باران باشد ، تو باشی ، و یک خیابان بی انتها...!!! به دنیا می گویم : خداحافظ... شیشه ی پنجره را باران شست زیر چتر غم من را هرگز...
نظرات شما عزیزان:
عابد چشم سخنگوی توام.
من در این تاریکی ،
من در این تیره شب جانفرسا ،
زائر ظلمت گیسوی توام .
گیسوان تو پریشانتر از اندیشۀ من ،
گیسوان تو شب بی پایان.
جنگل عطر آلود.
شکن گیسوی تو،
موج دریای خیال.
کاش با زرورق اندیشه شبی،
از شط گیسوی مواج تو ، من
بوسه زن بر سر هر موج گذر می کردم .
کاش بر این شط مواج سیاه ،
همه عمر سفر می کردم.
***
کاشکی پنجۀ من،
در شب گیسوی پر پیچ تو راهی می جست.
چشم من ، چشمۀ زایندۀ اشک،
گونه ام بستۀ رود.
کاشکی همچو حبابی بر آب،
در نگاه تو رها می شدم از بود و نبود.
بدجوري خردتون ميكنن.
يه جوري ميشكننتون كه هزاران تيكه بشيد.
وب خوبي داري.
به من هم سر بزن.خوشحل ميشم.بيا و نظرتو راجع به تبادل لينك بهم بگو.
هر آنچه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز پولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
سلام وببببببببببب قشنگی داری
بخوان من را
منم پروردگارت
خالقت از ذره ای نا چیز
صدایم كن مرا
آموزگار قادر خود را
قلم را، علم را، من هدیه ات كردم
بخوان من را
منم معشوق زیبایت
منم نزدیك تر از تو، به تو
اینك صدایم كن
رها كن غیر من را، سوی من بازا
منم پروردگار پاك بی همتا
منم زیبا، كه زیبا بنده ام را دوست میدارم
تو بگشا گوش دل
پروردگارت با تو می گوید :
تو را در بیكران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم كرد
بساط روزی خود را به من بسپار
رها كن غصه یك لقمه نان و آب فردا را
تو راه بندگی طی كن
عزیزا، من خدایی خوب می دانم
تو دعوت كن مرا بر خود
به اشكی یا صدایی، میهمانم كن
كه من چشمان اشك آلوده ات را دوست میدارم
طلب كن خالق خود را
بجو من را
تو خواهی یافت
كه عاشق میشوی بر من
و عاشق می شوم بر تو
كه وصل عاشق و معشوق هم
آهسته می گویم ، خدایی عالمی دارد
قسم بر عاشقان پاك باایمان
قسم بر اسب های خسته در میدان
تو را در بهترین اوقات آوردم
قسم بر عصر روشن
تكیه كن بر من
قسم بر روز، هنگامی كه عالم را بگیرد نور
قسم بر اختران روشن، اما دور
رهایت من نخواهم كرد
بخوان من را
كه می گوید كه تو خواندن نمی دانی ؟
تو بگشا لب
تو غیر از من، خدای دیگری داری ؟
رها كن غیر من را
آشتی كن با خدای خود
تو غیر از من چه می جویی ؟
تو با هر كس به جز با من، چه می گویی ؟
و تو بی من چه داری ؟
هیچ! …
بگو با من چه كم داری عزیزم ،
هیچ!!!
هزاران كهكشان و كوه و دریا را
و خورشید و گیاه و نور و هستی را
برای جلوه خود آفریدم من
ولی وقتی تو را من آفریدم
بر خودم احسنت می گفتم
تویی زیباتر از خورشید زیبایم
تویی والاترین مهمان دنیایم
كه دنیا، چیزی چون تو را، كم داشت
تو ای محبوب تر مهمان دنیایم
نمی خوانی چرا من را ؟ ؟ ؟
مگر آیا كسی هم با خدایش قهر میگردد ؟
هزاران توبه ات را گرچه بشكستی
ببینم، من تو را از درگهم راندم ؟
اگر در روزگار سختیت خواندی مرا
اما به روز شادیت، یك لحظه هم یادم نمیكردی
به رویت بنده ی من، هیچ آوردم ؟
كه می ترساندت از من ؟
رها كن آن خدای دور
آن نامهربان معبود
آن مخلوق خود را
این منم پرور دگار مهربانت، خالقت
اینك صدایم كن مرا، با قطره اشكی
به پیش آور دو دست خالی خود را
با زبان بسته ات كاری ندارم
لیك غوغای دل بشكسته ات را من شنیدم
غریب این زمین خاكیم
آیا عزیزم، حاجتی داری ؟
تو ای از من
كنون برگشته ای، اما
كلام آشتی را تو نمیدانی ؟
ببینم، چشم های خیست آیا گفته ای دارند ؟
بخوان من را
بگردان قبله ات را سوی من
اینك وضویی كن
خجالت میكشی از من
بگو، جز من، كس دیگر نمی فهمد
به نجوایی صدایم كن
بدان آغوش من باز است
برای درك آغوشم
شروع كن
یک قدم با تو،
تمام گام های مانده اش با من . . .
و همان لحظه ی دیدار تو بود
بعد ان خیلی وقت ها
که تو را سکوت خود میدانم
دل من هوای باریدن دارد
به نگاه تو از ان روزها عادت دارد
خسته نیست اما...
به دعای زیر لب نام تو ترا دارد
و همین بودن تو زیباست
و همین نام تو را گفتن ...
تازه آسمان میشود عین این دل من
بیستاره و مهآلود
آنوقت این دل بیهمراه
میخواهد که بخواند
نمناک، چون نوای باران
میخواهد که آواز در آواز باران بیفکند
چندان که آسمان هم
نداند این نوا از کدامین برآمده
بهگاه رعد اما
سکوت میکند این دل
که شهرآشوب نمیداند
░▒███████
░██▓▒░░▒▓██
██▓▒░__░▒▓██___██████
██▓▒░____░▓███▓__░▒▓██
██▓▒░___░▓██▓_____░▒▓██
██▓ _______________ ░▒▓██
_██▓▒░______________░▒▓██
__██▓▒░____________░▒▓██
___██▓▒░__________░▒▓██
____██▓▒░________░▒▓██
_____██▓▒░_____░▒▓██
______██▓▒░__░▒▓██
_______█▓▒░░▒▓██
_________░▒▓██
_______░▒▓██
_____░▒▓██
آپم
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است
اکسیر من نه اینکه مرا شعر تازه نیست
من از تو می نویسم و این کیمیا کم است
دریا و من چه قدر شبیهیم گرچه باز
من سخت بیقرارم و او بیقرار نیست
با او چه خوب می شود از حال خویش گفت
دریا که از اهالی این روزگارنیست
امشب ولی هوای جنون موج میزند
دریا سرش به هیچ سری سازگار نیست
ای کاش از تو هیچ نمی گفتمش ببین
دریا هم اینچنین که منم بردبار نیست
░▒███████
░██▓▒░░▒▓██
██▓▒░__░▒▓██___██████
██▓▒░____░▓███▓__░▒▓██
██▓▒░___░▓██▓_____░▒▓██
██▓ _______________ ░▒▓██
_██▓▒░______________░▒▓██
__██▓▒░____________░▒▓██
___██▓▒░__________░▒▓██
____██▓▒░________░▒▓██
_____██▓▒░_____░▒▓██
______██▓▒░__░▒▓██
_______█▓▒░░▒▓██
_________░▒▓██
_______░▒▓██
_____░▒▓██
آپمممممممممممممممممممممممممم ممممممممم
بزرگوار سلام
امیدوارم بهترین ها همیشه تقدیم شما باشد ...
هر که می خواهد بداند مقامش نزد خدا چگونه است ببیند مقام خدا هنگام گناه در نظر او چگونه است ؟
اگر خدا در نظرش عظمت دارد و گناه را به احتراماو ترک می کند او هم نزد خدا مقامی دارد ...
روایتی :
امام سجاد (ع) خداوند را گذاشته در منگنه و می گوید : چه می خواهی بکنی ؟
یا مرا عذاب می کنی و می سوزانی و جهنم می بری و یا مرا می بخشی ...
اگر مرا جهنم می بری شیطان خوشحال می شود که یک نفر بیشتر گمراه کرده ...
اگر مرا ببخشی پیامبرت خوشحال می شود که از امتش کسی بخشیده شده ...
حالا کیف خودت است می خواهی پیامبرت را خوشحال کنی یا شیطان را ...
______________ %%%
_____________ %%%%%
____________ %%%%%%
_____________ %%%%
_____________ %%%
_____________ %%%
_____________ %%%
_____________ %%%
_____________ %%%
_____________ %%%
_____________ %%%
_____________ %%%__%%
_____________ %%%__%__%
_____________ %%%___%__%
_____________ %%%___%___%
_____________ %%%___%____%
_______ %%____%%%__%____%
______ %__%__%%%%%%__%%
______ %___%%_____%____%%
_______ %____%%%%%_%%
________ %___________%%
_________ %_________%%
_________ %%__سلام___%%
________ %%_________%%%
_______ %%___من آپم____%%%
______ %%______زود بیا_____%%
_____ %%_______منتظرم_____%%
_____ %%__________________%%
_____ %%%_____ نظر یادت نره__%%
______ %%_______________%%%
_______ %%%____________%%%
_________ %%%%________%%%
___________ %%%%%%%%%
شعرای قشنگی بود
آدم هـا می آینـد
زنـدگی می کننـد
می میـرنـد و می رونـد ..
امـا فـاجعـه ی زنـدگی ِ تــو
آن هـنگـام آغـاز می شـود کـه
آدمی می رود امــا نـمی میـرد!
مـی مـــانــد
و نبـودنـش در بـودن ِ تـو
چنـان تـه نـشیـن می شـود
کـه تـــو می میـری
در حالـی کـه زنــده ای ..
ممنون که اومدی بازم بیا لینکت میکنم
دلم را سپردم به بنگاه دنیا
و هی آگهی دادم اینجا و آنجا
و هر روز
برای دلم
مشتری آمد و رفت
و هی این و آن
سرسری آمد و رفت
ولی هیچ کس واقعا
اتاق دلم را تماشا نکرد
دلم قفل بود
کسی قفل قلب مرا وا نکرد
یکی گفت:
چرا این اتاق
پر از دود و آه است
یکی گفت:
چه دیوارهایش سیاه است
یکی گفت:
چرا نور اینجا کم است
و آن دیگری گفت:
و انگار هر آجرش
فقط از غم و غصه و ماتم است
و رفتند و بعدش
دلم ماند بی مشتری
ومن تازه آن وقت گفتم:
خدایا تو قلب مرا می خری؟
و فردای آن روز
خدا آمد و توی قلبم نشست
و در را به روی همه
پشت خود بست
و من روی آن در نوشتم:
ببخشید، دیگر
برای شما جا نداریم
از این پس به جز او
کسی را نداریم ...
شب بخیر
چه آهنگ قشنگی
همیشه بهت سر میزنم
صدایت زیبایی بخش همه ی مهربانی هاست ،
قاصدی که زندگی را خبر می دهد ،
و در سکوت ات همه ی صداها ،
فریادی که بودن را تجربه می کند [گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
...
به یادتم[لبخند]
راستی یه سؤال فنی:[نیشخند]
دیروز اولین روز مدرسه بود.آیا حس خاصی رو هم داشتی؟
کلاً مدرسه رو دوست داشتی یا داری؟[سوال]
من عاشق مدرسه بودم الآنم بدجور دلم هوای مدرسه رو کرده.خواستم ببینم نظر شما چیه؟[لبخند]
از بس یاد مدرسه هستم گفتم همینجوری این سؤال رو از تو هم بپرسم.
سرورم و دوست خوبم
آدرس ایمیلم تغییر کرده ٬ ایمیل قبلیم مسدود شد و ایمیل جدیدی به آدرس زیر باز کردم .
لطف کن اگر خواستی از طریق ایمیل پیام بدی به آدرس جدیدم ارسال کن و یک جای دیگه هم آدرس رو یادداشت کن که اگر برای وبلاگ هایمان اتفاقی افتاد ارتباطمون قطع نشه ...
متشکرم و دوستت دارم ...
bashshar@ymail.com
ممنون که مثل همیشه بهم سر زدی و خجالتم دادی
امیدوارم تو ام موفق باشی
دوست خوبم
متشکرم از نظرها و متنهای بسیار عالی و دلنشینی که برام میذاری ...
دوستت دارم و دوباره ازت تشکر میکنم ...
نامه ای به دلدار بی وفا
این آخرین نامه ای است که از خون دلم سرچشمه گرفته و آرزوهایم را در خود منعکس نموده است این نامه را می نویسم شاید که دل همچون سنگ خارای تو ذره ای به رحم آید و شاید با خواندن این نامه ذره ای از عهد وفای دیرینه ات در وجود تو جای گیرد . شاید به یاد آری آن جملات فریبنده را که خیال می کردم از قلب و جانت سرچشمه گرفته است آیا آن وعده های دیرینه ات را به یاد می آوری ؟ آیا به یاد می آوری که روز را بی نام تو به شب نمی رساندم ...
این من بودم که فریب آن وعده های عاشق فریب تو را خوردم . این من بودم که چون عروسکی در دست تو بودم و تو مرا نوازش می کردی ...
افسوس که تو لایق این همه احساس نبودی ! ببین کلمه ی معشوق لایق تو و زیبنده ی تو هست ! تو معشوق بی وفا هستی ! بی وفا تر از روشنائی روز ...
اکنون من بر گور آرزوهایم شب ها را به صبح می آورم و به یاد آن روزها چند قطره اشک فرو می ریزم شاید که از این سوزش دل شمع وجود تو نیز بگرید و از این احساس به شور آید و به خود بگوئی که من چه کرده ام ؟
دلدار جفاکار این توئی این بدن زمردین توست که اکنون در میان بازوان دیگری جای گرفته است . آیا این لبان بی احساس توست که لبان دیگری آنها را نوازش می دهد ...
افسوس که چه قدر بی وفا بودی ...
لینک:
http://up.iranblog.com/images/pggxmkj9izj014u7cpr.swf
ممنون که بهم سر زدی
به خاطر اینکه دیر اومدم شرمنده
چند وقته زیاد نمیام نت
حال سر زدن به وبمو ندارم ولی دلم برا همه بخصوص شعرای خوشگلت تنگ شده بود
بازم شرمنده
من آپم
منتظرم
رنج بن بست بودن برای کوچه کافی است.
نگاهم چشم براه آمدن توست..
زین غصه آن شمع حقایق می سوخت
گل جامه دریده و شقایق می سوخت
منصور ز کار خویشتن راضی بود
کز زهر جفا امام صادق ع می سوخت
فرا رسیدن شهادت امام جعفر صادق (ع) تسلیت باد !
تو.. درد.. می سرودی و من
آیه های امید میخواندم. . .
بعد از نبودنت
دلتنگ ترین شاعر دنیا شده ام
برایم آیه های صبر.. نمیخوانی؟
نمی بارد
می بارم
“هواشناس من” نگاه ام کن ؛
بارش پراکنده با غبار محلی ام !
نمی دانم چه کسی نماز باران خوانده برایم !
نور تیرهای چراغ جاده تنهایی را برای من روشن میکرد...
اشکهایم سنگین شده بودند و آرام آرام پایین میومدند...
به یه چاله رسیدم که پر بود از آب باران بود...
خودمو دیدم داخل آن ولی تنهاییمو نه ...
آواز تنهایی رو که خوندم برگشت ...
این بهتر است که تنها باشم تا اینکه دل معصومی را بشکنم...
نور تیرهای چراغ جاده تنهایی را برای من روشن میکرد...
اشکهایم سنگین شده بودند و آرام آرام پایین میومدند...
به یه چاله رسیدم که پر بود از آب باران بود...
خودمو دیدم داخل آن ولی تنهاییمو نه ...
آواز تنهایی رو که خوندم برگشت ...
این بهتر است که تنها باشم تا اینکه دل معصومی را بشکنم...
Design By : Pichak |